کد خبر: ۲۵۴۱۸۷
۲۷ / ۰۵ / ۱۳۹۹
(تصاویر) بی سقف،بی چراغ،بی پناه در تابستانِ بی رحم لار/گزارش تصویری تکان دهنده از زندگی بدوی یک خانواده
بی سقف،بی چراغ،بی پناه در تابستانِ بی رحم لار/گزارش تصویری تکان دهنده از زندگی بدوی یک خانواد
به گزارش سرویس صدای فارس، پایگاه خبری صدای ایران، به نقل از سایت خبری آفتاب لارستان: شهر لار را می توان شهر "شب های روشن" نامید، اما این تمام قصه شهری با مردمان شریفش نیست که این شهر درکنار روایت غالب، خرده روایتی هایی نیز دارد از فقر و انزوا و بی پناهی! نه خیلی دور که همین نزدیکی و در میانه میدانی روشن و درمانگاهی باشکوه! "ابوذر بیغرض" عکاس "آفتاب" این بار نیز روایتگر یک تاریکیِ دیگر در اجتماع انسان هاست. روایتگر گوشه ای از زندگی بدوی خانواده ای که در تابستان داغ لار بی سقف، بی برق، بی آب و در یک کلام بی پناهند.
نام مادر و بیوه این خانواده "ثریا"ست، ستاره ای در آسمان که اینک در سامان خاک و خانه خود درمانده! و فامیل سجلی او "کاوشی"؛ اما دراصل تمام "فامیل" او پسری است که تمام طول روز را با جمع آوری زباله و ضایعات، قوتی را به سفره کوچکش می آورد!
ثریا اصالتا اهل "بناوریه" است اما ۴۰ سال از عمر ۵۰ ساله خود را در لار سپری کرده. او و پسرش حالا حدود یک سال است در زمینی متعلق به یکی از اهالی "بائن" کنار میدان امام رضا(ع) سکونت کرده و شرط صاحب ملک این بوده که در آن زباله ای نریزند.
از بین بلوک های سیمانی روی هم چیده شده که رد شوی اگرچه اثری از چراغ و کولر و پخچال پیدا نمی کنی اما امیدی را می یابی که در "آینه"ای منعکس شده که کنار آن تصاویری از زنان زیباروست! امیدی به روزهای خنک تر و شب هایی روشن تر شاید به همت انسان های شریف دیگر.
به گزارش سرویس صدای فارس، پایگاه خبری صدای ایران، به نقل از سایت خبری آفتاب لارستان: شهر لار را می توان شهر "شب های روشن" نامید، اما این تمام قصه شهری با مردمان شریفش نیست که این شهر درکنار روایت غالب، خرده روایتی هایی نیز دارد از فقر و انزوا و بی پناهی! نه خیلی دور که همین نزدیکی و در میانه میدانی روشن و درمانگاهی باشکوه! "ابوذر بیغرض" عکاس "آفتاب" این بار نیز روایتگر یک تاریکیِ دیگر در اجتماع انسان هاست. روایتگر گوشه ای از زندگی بدوی خانواده ای که در تابستان داغ لار بی سقف، بی برق، بی آب و در یک کلام بی پناهند.
نام مادر و بیوه این خانواده "ثریا"ست، ستاره ای در آسمان که اینک در سامان خاک و خانه خود درمانده! و فامیل سجلی او "کاوشی"؛ اما دراصل تمام "فامیل" او پسری است که تمام طول روز را با جمع آوری زباله و ضایعات، قوتی را به سفره کوچکش می آورد!
ثریا اصالتا اهل "بناوریه" است اما ۴۰ سال از عمر ۵۰ ساله خود را در لار سپری کرده. او و پسرش حالا حدود یک سال است در زمینی متعلق به یکی از اهالی "بائن" کنار میدان امام رضا(ع) سکونت کرده و شرط صاحب ملک این بوده که در آن زباله ای نریزند.
از بین بلوک های سیمانی روی هم چیده شده که رد شوی اگرچه اثری از چراغ و کولر و پخچال پیدا نمی کنی اما امیدی را می یابی که در "آینه"ای منعکس شده که کنار آن تصاویری از زنان زیباروست! امیدی به روزهای خنک تر و شب هایی روشن تر شاید به همت انسان های شریف دیگر.
عکاس: ابوذر بیغرض
نظر شما